12.05.2007
می ده گزافه ساقیا تا کم شود خوف و رجا | گردن بزن اندیشه را ما از کجا او از کجا | |
پیش آر نوشانوش را از بیخ برکن هوش را | آن عیش بی روپوش را از بند هستی برگشا | |
در مجلس ما سرخوش آ برقع ز چهره برگشا | زان سان که اول آمدی ای یفعل الله ما یشا | |
دیوانگان جسته بین از بند هستی رسته بین | در بیدلی دل بسته بین کاین دل بود دام بلا | |
هیهی بیا هین دیر شد دل زین ولایت سیر شد | مستش کن و بازش رهان زین گفتن زوتر بیا | |
بی ذوق آن جانی که او در ماجرا و گفت و گو | هر لحظه گرمی میکند با بوالعلی و بوالعلا | |
نانم مده آبم مده آسایش و خوابم مده | ای تشنگی عشق تو صد همچو ما را خونبها | |
امروز مهمان توام مست و پریشان توام | پر شد همه شهر این خبر کامروز عیش است الصلا | |
دورم ز خضرای دمن دورم ز حورای چمن | دورم ز کبر و ما و من مست شراب کبریا | |
از دل خیال دلبری برکرد ناگاهان سری | مانندهٔ ماه از افق مانندهٔ گل از گیا | |
عالم چو کوه طور شد هر ذرهاش پرنور شد | مانند موسی روح هم افتاد بیهوش از لقا | |
هر هستیای در وصل خود در وصلِ اصل اصلِ خود | خنبکزنان بر نیستی دستکزنان اندر نما |
انصاف را، آخه «هیهی» از «زوتر» و [ای افتضاح!] «زودتر» (که لابد «زُدتر» شنیده میشه) بهتر ننشسته؟!
درضمن، با «خنبک» چطورین؟!
shadidan: [تا/از] این وقت بیداری؟!
فکر میکردم که بشه ازش در رفت؛ اما خوب، نذاشتی! این «یادآوری»ت احتمالاً بجاست و «طبیعی»؛ اما یهکم میشه باهاش بازی کرد: اول این که «ای» لزوماً خطاب نیست (مثل «ای بر پدرش لعنت!») و دوم این که این عبارت، ممکنه چیزی از جنس «ماشاءاللّه» باشه که برای تحسین بهکار میره در حالی که معنای تحتاللفظیش هیچ ربطی به قضیه نداره. مخالفی؟
نظرها:
نظرات
این "ای یفعل الله ما یشا" مرا یادِ "من آنام که رستم بود پهلوان" میاندازد! یا شاید منظور این است که مخاطبْ آنقدر کجوکوله است که بیننده را متقاعد میکند که جنابِ آفریدگار هر کار بخواهد میکند و به کسی هم مربوط نیست؟
اصلاً بیت چه میگوید؟ آیا میگوید که مثلِ بارِ اول که آمدی بیا، ای کسی که رفتارت یادآورِ این عبارتِ عربی است؟
www.shadidan.persianblog.ir
Post a Comment
اصلاً بیت چه میگوید؟ آیا میگوید که مثلِ بارِ اول که آمدی بیا، ای کسی که رفتارت یادآورِ این عبارتِ عربی است؟
www.shadidan.persianblog.ir
نظرات