5.30.2005

 
عباس لطف کرده و یه‌سری از شعرای دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی و امیر‌هوشنگ ابتهاج رو با مشقتی کرده تو یه فایل آدمیزادی؛ اما غلط داره اساسی. هوس‌م‌ه که درست‌شون کنم ـــ هم مروری‌ه برام و هم شاید بشه از خجالت رفقا در بیام!

از این به بعد، هر وقت که شعری اینجا بود، بخشی (شاید بخش کاملی) از شعری از دکتر شفیعی کدکنی‌ه، حتی اگر اسم نداشته باشه. اگه از کس دیگری نوشتم، سعی می‌کنم کردیت رو هم بیارم. اگه نیاوردم (و لو رفتم!) تعارف نکنین و بگین. قول می‌دم که درست‌ش کنم و عذر هم بخوام!

پاسخ
هیچ می‌دانی چرا چون موج
در گریز از خویشتن پیوسته می‌کاهم؟

زان که بر این پردهٔ تاریک این خاموشی نزدیک
آنچه می‌خواهم نمی‌بینم
وآنچه می‌بینم نمی‌خواهم . . .

5.28.2005

 
چه بگویم که دل‌افسردگی‌ت
از میان برخیزد؟

نفس گرم گوزن کوهی
چه تواند کردن
سردی برف شبانگاهان را
که پر افشانده به دشت و دامن؟

5.17.2005

 
دل به غمی فروختم، پایه و مایه سوختم
شاد زیان خریده‌ای کاین همه سود می‌کند

عطر دهد به سوختن، نغمه زند به ساختن
وه که دل یگانه‌ام کار دو عود می‌کند . . .

انصافاً آدم مستعدی‌ه ـــ اون «عود» رو و «سوختن و ساختن» رو می‌بینین؟

 
این tv5 گه‌گاه یه حالی به غرب[تر از خودش!] می‌ده. این درست، اما تیلیو خودمون حتی اونا رو هم «جرح و تکمیل» (درست نوشتم، منظورم هم «تعدیل نیست) می‌کنه. حالا اولی هیچ، دومی رو بدارین:

۱. چند تا دانش‌آموز کانادایی، یه انجمن درست کردن و برا کشتن همکلاسیهاشون اسلحه جمع کردن، و یه عالمه هم! به‌قول دکتر ح.ر. ف.، «البته من هم پادگان نرفته‌م؛ اما می‌گن اونجا هم همین‌قدرا اسلحه دارن»!

۲. پلیس آمریکا به یک رانندهٔ غیر مسلح، ۱۲۰ گلوله شلیک کرد! با مزه این بود که آخرش، رفتن و آقای راننده رو از ماشین بیرون آوردن، و در حالی که من فکر می‌کردم باید آبکش ببینم، حتی پیراهن طرف هم سفید بود!

حضرت آقای حسنی، یه‌باری داشتن می‌گفتن که «روحانیت باید مسلح باشه. همین آقای مفتح اگه مسلح بود این جوری نمی‌شد. من خودم، یه‌بار ضد انقلاب اومد ترورم کنه و ششصد ــ هفتصد گلولهٔ ژـ۳ به‌م شلیک کرد که جای زخم‌ش هنوز هست. اما من، هر گلوله رو با ششصد ــ هفتصد گلوله جواب دادم.»

محض مزید اطلاع: اونا که مثل بنده آمادگی دفاعی گذروندن و اثر فشنگای ژـ۳ رو در گونیای شن دیده‌ن، حتماً از مربیاشون هم شنیده‌ن که قطر سوراخی که مرمی تو محل اصابت درست می‌کنه دو سانت‌ه و از پشت که در میاد، دست کم ده سانت. بگذریم که ششصد تا گلوله چه می‌کنه، یادآوری می‌کنم که هر خشاب پر، پنجاه تا فشنگ می‌خوره و مردونه، زیر سی ثانیه نمی‌شه خشاب رو پر کرد و جا زد و تفنگ رو مسلح کرد و نشونه رفت و شلیک کرد. حالا بگین ششصد تا ششصد تا گلوله شلیک کردن یعنی چی!

This page is powered by Blogger. Isn't yours?