11.17.2007

 
ای یوسف خوشنام ما! خوش می‌روی بر بام ماای درشکسته جام ما، ای بردریده دام ما
ای نور ما، ای سور ما، ای دولت منصور ماجوشی بنه در شور ما تا می شود انگور ما
ای دلبر و مقصود ما، ای قبله و معبود ماآتش زدی در عود ما، نَظّاره کن در دود ما
ای یار ما، عیار ما، دام دل خمار ماپا وامکش از کار ما، بستان گرو دستار ما
در گِل بمانده پای دل، جان می‌دهم چه جای دلوز آتش سودای دل، ای وای دل، ای وای ما


آی پرویز مشکاتیان و «دود عود»ش . . .

نظرها:
واي! اين يكي خيلي نوستالژيك بود!
 
یه سؤال: چرا این شعر رو در غزلیات می‌آرن؟ آخه با تعریفی که من از غزل دارم، این شعر غزل نیست.
 
Post a Comment

نظرات Œ

This page is powered by Blogger. Isn't yours?