10.21.2005

 
بعد از مدتها، باز دستم رو بریدم ـــ اون‌م با یه موجود بیچاره‌ای که هفت سال و نیم بود که آروم و بی‌خیال داشت تو سرم زندگی می‌کرد و اگه دست من مزاحمش نشده بود، حالاحالاها می‌تونست زندگی کنه ـــ احتمالاً، کنار بقیهٔ هم‌جنسهاش . . .

نظرها:
:O:O baa chi?
 
فکر کنم معلوم بود! اگه نه، به مسابقه می‌ذارم: هرکی گفت چی‌ه!
 
haalaa dast-et chetore? sar-et chi? mikhaasti dar-esh biaari??
 
kolange?
 
خوب ـــ البته، اون‌قدر که می‌تونن خوب باشن. در واقع، هیچ قصد خاصی در مورد اون نداشتم: فقط داشتم نگاه می‌کردم که یه جای زخم دیگه هم معلوم شده و سعی می‌کردم که بالاش رو از زیر موهای باقی‌مونده کشف کنم که مزاحم این طفلکی شدم!
 
اعظم، بپا: ناسا همون دور و بر شعبه داره و ممکن‌ه که هم‌چو نبوغی رو یه‌هو «کش» برن ـــ چمدون‌ت برات عبرت نشده؟!
 
kojaaaaaaaa? sho'be kojast? motmaeni? yani man ham ye roozi kashf misham?
 
«کشف» که نه؛ ولی ممکن‌ه «سرقت» بشی!
 
از کامنتت ممنون. اونقدر ÷ریشان و نا مساعد بودم که شعر از یادم رفت.ممنون
 
ببخشید؟ کی چی بود؟ چی از یاد کی رفت؟
 
Post a Comment

نظرات Œ

This page is powered by Blogger. Isn't yours?