5.30.2005
عباس لطف کرده و یهسری از شعرای دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی و امیرهوشنگ ابتهاج رو با مشقتی کرده تو یه فایل آدمیزادی؛ اما غلط داره اساسی. هوسمه که درستشون کنم ـــ هم مروریه برام و هم شاید بشه از خجالت رفقا در بیام!
از این به بعد، هر وقت که شعری اینجا بود، بخشی (شاید بخش کاملی) از شعری از دکتر شفیعی کدکنیه، حتی اگر اسم نداشته باشه. اگه از کس دیگری نوشتم، سعی میکنم کردیت رو هم بیارم. اگه نیاوردم (و لو رفتم!) تعارف نکنین و بگین. قول میدم که درستش کنم و عذر هم بخوام!
پاسخ
از این به بعد، هر وقت که شعری اینجا بود، بخشی (شاید بخش کاملی) از شعری از دکتر شفیعی کدکنیه، حتی اگر اسم نداشته باشه. اگه از کس دیگری نوشتم، سعی میکنم کردیت رو هم بیارم. اگه نیاوردم (و لو رفتم!) تعارف نکنین و بگین. قول میدم که درستش کنم و عذر هم بخوام!
پاسخ
هیچ میدانی چرا چون موج
در گریز از خویشتن پیوسته میکاهم؟
زان که بر این پردهٔ تاریک این خاموشی نزدیک
آنچه میخواهم نمیبینم
وآنچه میبینم نمیخواهم . . .