2.25.2005
وجداناً، برید و از رو فارسیوب، این قلمهای فارسی رو بگیرید و نصب کنید. دنیا تومنی خیلی توفیر میکنه!
خفه شدم از بس این قلمای بدریخت تاهوما و فک و فامیلاشون رو دیدم ...
خفه شدم از بس این قلمای بدریخت تاهوما و فک و فامیلاشون رو دیدم ...
2.14.2005
حيف كه حالم خوش نيست؛ اگر نه، كلي به اين ميخنديدم ...
2.04.2005
اممم، مثل اينكه ميگن بوي «جنگ» مياد. بنده چون اصولاً بويي غير از بوي جنگ نميدم، دلم خواسته كه يك بار هم كه شده، «صلح» بنويسم --- خدا رو چه ديدين؟ يه وقت شايد جنگي شد و ديگه نتونستم و آرزو بهدل تشريفم رو از سر دنيا كم كردم!
صلح
صلح
جنبش گهواره
نغمهي لالايي
ريزش چشمهي شير
به لب غنچهي تر
پرپر پروانه
جيك جيك گنجشك
تابش چشم شناخت
تپش خواهش گنگ
نگه شوق و شكيب
بوسهي عشق و شتاب
خندهي دلكش گلهاي سپيد
--- به سر زلف عروس
جنبش گهواره
نغمه لالايي ...